مرا با ایرادهایم دوست داشته باش! (برندهایی با صفات انسانی)

بارها شنیده ایم که در عصر تغییرات به سر میبریم. همه چیز در حال تغییر است از پارادیمهای فکری در عرصه برندسازی و رسانه گرفته تا نحوه تفکر بشر در این جهان. خیلی ها میگویند عصر بیداری ذهنی انسان رسیده و ما وارد مسیری شده ایم که به ما قدرت استفاده بیشتری از ذهنمان را خواهد داد. در این میان تعاریف علوم نیز تغییر می کنند.

مثلا یک تعریف از علم اقتصاد “تطابق منابع محدود با خواسته های نامحدود” است. اما آیا هنوز منابع را محدود می دانیم؟ یا اگر روش استفاده و تعریف منابع تغییر کند به نامحدود بدل خواهند شد؟

از طرفی هدف مدیریت بازار این بود که کاری کنیم از میان محصولات بسیار محصول ما انتخاب شود. چگونه؟ عده ای برآنند که محصول عالی و بدون نقص راه رسیدن به این مهم است. اما تجربه بازار نشان می دهد که  محصولاتی با ایرادات خاص هم در کار خود موفق هستند به شرط آنکه برندی خاص داشته باشند.

مشتری امروزه برندهایی که صفات انسانی داشته باشند را دوست دارد. مانند خود انسان طبیعی که عاری از ایراد نیست. محصولات ارگانیک نمونه خوبی برای این موضوع هستند. سیبهای کج و کوله اما ارگانیک با قیمتی بالاتر از سیبهای هم شکل و هم اندازه فروش میروند.

اصطلاح  flawsome brand یعنی برندهایی که با وجود ایراداهایشان توسط مصرف کننده دوست داشته می شوند. البته این گروه از برندها ایراداتشان را می شناسند و درباره آن صادق هستند. چرا که با وجود شبکه های اجتماعی امکان پوشاندن نقائص بسیار کمتر از گذشته شده است. پس به جای فریب مشتری بیاییم ایرادهایمان را بپذیریم و در رفع آنها کوشا باشیم.

برای نمونه تویوتا که ایراداتش را پذیرفت و موارد معیوب را جمع آوری کرد. پیتزا دومینو تلویزیون شهری میدان اصلی نیویورک را کرایه کرد تا توئیتهای خوب و بدی را که مردم میفرستادند به طور زنده پخش کند و موارد دیگری که نشان می دهد مشتری اگر با او صادق باشیم و عذرخواهی کنیم برند ما را خواهد بخشید.

یک انسان و یک برند نقاط مشترک بسیاری دارند. هر دو متولد می شوند و میمیرند. هر دو با احساساتشان و شخصیتشان شناخته می شوند. هر دو علاوه بر جنبه های فیزیکی، جنبه های ذهنی بسیاری دارند که در شناختشان به مخاطب کمک می کند. هر دو در طول عمر خود بالا و پایین بسیار دارند و با سعی و خطای خود به جایی می رسند. انسان با تلوتلو خوردن است که مسیر خود را ادامه می دهد.

فرق بین انسان موفق و شادکام با دیگران در این است که او می داند که زندگی پستی و بلندی دارد و این حقیقت را می پذیرد ولی انسان معمولی از لغزشهایش می ترسد و در پنهان کردن آن می کوشد.

حتی وقتی آنها را میپذیرد اعتماد به نفس خود را از دست می دهد.  یک برند موفق هم مانند انسان است. برند بدون خطا وجود ندارد. فقط تفاوت در نوع مواجهه با خطاهاست. یک برند هر چه انسانیتر رفتار کند توسط مشتریان شانس پذیرفته شدن و دوست داشته شدن بیشتری را دارد. مگر نه اینکه ما انسانها دوست داریم همه چیز را به شکل خود خلق کنیم؟

 

نویسنده : دکتر فرزاد مقدم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *