جری مک لافلین

جری مک لافلین، بنیانگذار و مدیر عامل شرکت برندرز، در مقاله ای که در سایت فوربس منتشر کرده به موضوع جالبی اشاره می کند:

مدتی قبل برای تماشای یک مسابقه ی بیس بال به ورزشگاه رفتم و با اتفاق جالبی مواجه شدم؛

یک دوست قدیمی در ردیف جلوی من روی صندلی نشست. قبل از نشستن نگاهش به من افتاد و من لبخند زدم و او بدون اینکه من را بشناسد سرجای خود نشست و کمی بعد با غریبه ی کنار دستی اش به گپی کوتاه مشغول شد. مدتی که گذشت، به آرامی روی شانه اش زدم و وقتی سرچرخاند گفتم: سلام!

واقعا من را نشناخته بود! چطور ممکن است؟!

بعد از مطالعه در زمینه ی نوآوری و کشف، به یک نکته ی مهم درباره ی مغز انسان رسیدم که در مورد خاطره ی من در ورزشگاه هم صادق است:

توجه کردن به چیزی که در پی آن نیستی، کار بسیار دشواری ست!

 “تا حالا بهش توجه نکردم”

این جمله را هزاربار شنیده ام هزاران بار هم به کار برده ام. من فکر می کنم ما از کودکی به همه چیز توجه می کنیم و نگاه کردن به اطراف برایمان همواره توام با شگفتی ست. این روند به صورت ارگانیک ادامه پیدا می کند تا اینکه بالغ می شویم و در جریان یادگیری قرار می گیریم و مراجع آموزشی به ما یاد می دهند، بهتر است به چه چیزهایی بیشتر توجه کنیم. این روش تا مدتی جوابگو خواهد بود. اما به طور تمثیلی این فرآیند شبیه غذا دادن به یک شیر گرسنه است؛

احساس گرسنگی شیر برطرف خواهد شد اما به تدریج شیر به انسان وابسته می شود توانایی شکار را از دست می دهد.

در مورد انسان ها، پرورش نوآوری و کشف، بیش از آنکه به آموزش نیازداشته باشد به مهارت “توجه کردن” نیاز دارد.

چطور مهارت “توجه کردن”  ارتقاء پیدا می کند؟

من روشی دارم که نامش را “قانون فرودگاه” گذاشته ام. به این ترتیب که، زمانی را که در فرودگاه به انتظار سپری می کنم، اجازه مطالعه ندارم! باور کنید اجرای این قانون برای یک کتابخوان حرفه ای ساده نیست.

ساعات انتظار باید به مشاهده سپری شوند؛ مشاهده ی آدم ها وجزئیات رفتارشان، مشاهده ی اطراف، مشاهده ی سایه هواپیماها در باندها روی زمین و … این مشاهده تا زمانی ادامه دارد که ناگهان با موردی برخورد کنم که مرا شگفت زده کند یا اینکه سطح آگاهی من را در مورد چیزی ارتقا دهد. آن وقت می توانم کتابم را باز کنم و شروع کنم به مطالعه.

شما هم روشی برای ارتقا سطح توجه سراغ دارید؟ یک روش شخصی که درمورد شما جوابگو بوده باشد.

ترجمه: مهرگان زارعی

Forbes.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *